شیرین زبونی پارسا
امروز خیلی عصبانی بودم.یه خورده سر کار سرم شلوغ شده بود. وقتی برگشتم یه خورده عصبی بودم. پارسا: مامان آب میخام مامانی: بفرمایید پارسا: مامان بستنی مامان: الان وقته ناهاره باید باهم ناهار بخوریم باشه پسرم پارسا: نه نه ................. عصبی شدم.سر پسرم یه کوشولو داد زدم.... پارسا: سلام مامان خوبی پارسا: سلام سلام سلام مامان خوبی حالا هر وقت من عصبانی میشم پارسا میگه سلام مامان خوبی!!!!!!!!!! ...